نقل است که شیخ الرئیس ابوعلی سینا وقتی از سفرش به جایی رسید اسب را بر درختی بست و کاه پیش او ریخت و سفره پیش خود نهاد تا چیزی بخورد ، روستایی سوار بر الاغ آنجا رسید
از خرش فرود آمد و خر خود را در پهلوی اسب ابوعلی سینا بست تا در خوردن کاه شریک او شود و خود را به شیخ نهاد تا بر سفره نشیند .
شیخ گفت : خر را پهلوی اسب من مبند که همین دم لگد زند و پایش بشکند!
روستایی آن سخن را نشنیده گرفت ، با شیخ به نان خوردن مشغول گشت . ناگاه اسب لگدی زد . روستایی گفت : اسب تو خر مرا لنگ کرد!
شیخ ساکت شد و خود را لال ظاهر نمود! روستایی او را کشان کشان نزد قاضی برد . قاضی از حال سوال کرد ، شیخ هم چنان خاموش بود . قاضی به روستایی گفت : این مرد لال است؟
روستایی گفت : این لال نیست بلکه خود را لال ظاهر ساخته تا اینکه تاوان خر مرا ندهد . پیش از این با من سخن گفته ،
قاضی پرسید : با تو سخن گفت؟
او جواب داد که : گفت خر را پهلوی اسب من نبند که لگد بزند و پایش بشکند . قاضی خندید و بر دانش شیخ آفرین گفت .
شیخ پاسخی گفت که زان پس در زبان پارسی مثل گشت :
"جواب ابلهان خاموشی است"
امثال و حکم
#علیاکبر_دهخدا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✦
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblr
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
website
منبع خبری کانال:
#BBC_News
میگن طرف خیلی آدم حسابی و آدم درستیه!
پیشینه ضرب المثل جواب ابلهان خاموشی ست!
گفتگو با دکتر بهزاد برومند بسیط ، فوق تخصص روانپزشکی و مدرس رویال کالج لندن
شیخ ,اسب ,روستایی ,خر ,قاضی ,، ,خود را ,روستایی گفت ,پهلوی اسب ,ابلهان خاموشی ,و خود ,جواب ابلهان خاموشی
درباره این سایت